موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد این وبلاگ جهت اطلاع رسانی موسسه می باشد .
🌸 در وصف شهدا ، مطالبی با محوریت شهدا و دوران دفاع مقدس🌸

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نویسندگان بلاگ» ثبت شده است

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
دنیا،مُردابِ غفلت هاست
هرکه بیشتر،دچار شود 
زودتر،غرق می شود ...

چقدر ،دنیا را جدی گرفته ایم!
ما مسافر هایی که

ماندن یا رفتنمان هم 
دست خودمان نیست !

ما اگر گمگشته‌ایم
عیب از جاده نیست

جاده ها
جا می‌گذارند
آن که را
آماده نیست

#شهادت‌هنرمردان‌خداست‌...


•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
     موسسه شهید غلامرضا رادمرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۰۵
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد


هویزه

هـویـزه شـاهد است
تانڪ هایے را ڪه
مـخلوط ڪرد
گـوشت و خـون
و استخـوان را بـا هــم!😔

شناسنامہ‌ے شهید_علم_الهدی 
قـرآنش بود!
شناسنامہ ے ما چـیست؟
شهدا_شرمنده_ایم 
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم،🌷


•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
     موسسه شهید غلامرضا رادمرد
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۱۱:۵۱
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد

     💕💕 اللهم عجل لولیک الفرج 💕💕
           💕💕 روزتون مهدوی 💕💕


💕 موسسه شهید غلامرضا رادمرد
🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۳۰
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
‍ ازساختمان عملیات اومدیم بیرون
راننده منتظرما بوداماعباس بهش گفت:
«ماپیاده میایم شما بقیه بچه هارو برسون»

دنبالش راه افتادم جلوتر که رفتیم صدای
جمعیت عزادارشنیده میشدعباس گفت :

«بریم طرف دسته عزادار»به خودم
اومدم که دیدم عباس کنارم نیست ،

پشت سرمن نشسته بودروی زمین داشت 
پوتین ها وجوراب‌هاش رو درمی‌آورد،

بند پوتین هاش روبه هم گره زد و
آویزونشون کرد به گردنش.
شدحرّامام حسین.

رفت وسط جمعیت شروع کرد به نوحه
خوندن .جمعیت هم سینه زنان راه افتاد
به طرف مسجد پایگاه .

تااون روز فرمانده پایگاهی رو اینطور
ندیده بودم عزاداری کنه. پای برهنه بین
سربازان وپرسنل، بدون اینکه کسی
بشناسدش....

شهید عباس بابایی
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
     موسسه شهید غلامرضا رادمرد
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۲۴
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🔰 کلام شهید
دکتر مصطفی چمران🌷


اگر پرستـش 
جز ذاتِ خدا مجاز می‌بود
مسلّما علی را می‌ پرستیدم !
علی خدا نیست ولی وجودِ علی را 
چیزی جز خدا پُر نڪرده است...

 | 🏴شهیدانه🏴
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
     موسسه شهید غلامرضا رادمرد
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۲۲
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
اگر نماز شب نخوانیم...
ورشکست می‌شویم!

وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می‌شد ، همسرش طاقت نمی‌آورد ، می‌گفت:《بس است دیگر.استراحت کن.خسته شدی.》
و مصطفی جواب می‌داد:
《تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست می‌شود ، باید سود دربیاورد که زندگیش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست می‌شویم.》
اما همسرش که خیلی شب‌ها از گریه‌های مصطفی بیدار می‌شد کوتاه نمی‌آمد، می‌گفت:
《اگر اینها که این قدر از شما می‌ترسند بفهمند این طور گریه می‌کنید...مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده ، همین که شب بلند شدید یک توفیق است》
آن وقت گریه مصطفی هق هق می‌شد ، می‌گفت:
《آیا به خاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم؟》

•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۴۰
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

 

در پیامی؛
رهبر انقلاب اسلامی درگذشت حجت‌الاسلام حسینیان را تسلیت گفتند

حضرت آیت الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت روحانی مبارز و انقلابی حجت‌الاسلام حسینیان را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مبارز و انقلابی جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ روح‌الله حسینیان رحمةالله‌علیه را به خاندان مکرم و بازماندگان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. مقاومت و خستگی‌ناپذیری و صراحت این روحانی مجاهد در مواضع بحق انقلابی، برجسته و نمایان بود. رحمت و رضوان الهی بر او باد.
سیّدعلی خامنه‌ای
۵ شهریور ۱۳۹۹

 

موسسه شهید غلامرضا رادمرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۲۲
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

میهمان شعری با موضوع مقاومت اسلامی باشید


آن روز با لبخند تا خورشید رفتی

امروز با لبخند برگشتی برادر

از یاد ما رفته ست، جنگ و جبهه‌هایش

از کربلای چند برگشتی برادر؟

این بار هم تو بردی و بازنده ماییم

هر مرتبه اینجای بازی گیر کردیم

تو در حقیقت عشق را دیدی و رفتی

ما در فضاهای مجازی گیر کردیم

دریا شدی تا تشنگی شرمنده باشد

تا اشکی از چشمان ماهی‌ها نریزد

من مرده تو زنده، نگو که غیر از این است

تو رفته‌ای تا آبروی ما نریزد

می‌خواستی در لحظهٔ معراج تا عشق

خورشید بالای سرت عباس باشد

نامت اگر سرباز گردان حرم شد

می‌خواستی سر لشگرت عباس باشد

جز گریه کردن کاری از ما برنیامد

رفتی و ما از دور کم کم گریه کردیم

آنقدر رفتی تا به عاشورا رسیدی

در خانه ماندیم و محرم گریه کردیم

از عشق جان می‌دادی و جان می‌گرفتی

ما در پی یک لقمه نان بودیم آن روز

ما خون خود را نذر عاشورا نکردیم

ما در صف نذری‌پزان بودیم آن روز

عکس تو را در قاب پیش رو گرفتند

تا پشت عکست ژست خون‌خواهی بگیرند

این روزها از آب‌های خون گل‌آلود

یک عده می‌آیند تا ماهی بگیرند

یک شب به خوابم آمدی با خنده گفتی

شاعر رفیقان عهد خود با ما شکستند

ور نه بگو با نوحه‌خوانان قدیمی

هرگز در باغ شهادت را نبستند!

مهدی مردانی
 

 

موسسه شهید غلامرضا رادمرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۱۲
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
‍ 🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂

#معرفی_شهدا
شهیدمحمد رضا خانزادے
تولد.۱۳۴۳نظام آباد?
شهادت.۱۳۶۳.۵.۵
/🌿🌸
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهدا

“اے جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد”.

«ما در اسلام، روزے تاریخے‏تر از عاشورا نداریم؛ به خاطر این که عاشورا سر منشأ پیروزی‏هاے اسلام بود. ما که در این زمان زندگے مےکنیم باید بدانیم که عاشورا را باید از یادهایمان نبریم. آیا چگونه میےشود از یاد برد روزےکه تمام یاران حسین‏(ع) و حسین‏(ع) به شهادت رسیدند»

#روحمان_با_یادش_شاد 
#صلوات 


🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂

•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
    موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۳۵
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦٦١

#شکنجه_وحشیانه_پیرمرد_٧٠_ساله!!
#افسران_بعثى_مست_بودند....

🌷وقتی ما را اسیر کردند، سوار اتوبوس‌هایی کردند و به سمت بغداد بردند. وقتی رسیدیم، دیدیم از جلوی اتوبوس‌ها تا جلوی سلول الرشید، ۲۰۰ نفر از سربازان عراقی در دو طرف مسیر عبور ما با انواع چوب، کابل و ... ایستاده‌اند و ما باید از این تونل عبور می‌کردیم. در آن تونل وحشی که درست کرده بودند، طوری بچه‌ها را می‌زدند که به عنوان مثال، وقتی کابل به صورت یکی از بچه‌ها پیچید، چشمش بیرون آمد. خیلی‌ها همان جا شهید شدند. خصوصا زخمی‌ها، آن‌ها بچه‌ها را به قصد کشت می‌زدند، اگر یکی از آن‌ها می‌افتاد، آن قدر او را می‌زدند تا شهید می‌شد.

🌷این تونل خیلی دردناک بود. با این وضع وارد بغداد شدیم و ما را داخل سلول‌های تنگی که درون آن دچار خفگی شده بودیم، فرستادند. آنقدر جا تنگ بود که همه ایستاده بودند. سربازان عراقی به علت استفاده از مشروبات الکی، حالت عادی‌شان را از دست داده بودند، آمدند و یک پیرمرد بسیجی ۷۰ ساله را با خود بردند وسط محوطه و ریش‌های را دانه دانه با دست کندند. یکی دیگر از اسرا را هم بردند بیرون و دور گردنش طنابی انداختند و زیر پایش حلبی گذاشتند. یک عراقی هم رفت بالای دیوار و سرطناب را گرفت تا او را دار بزنند.

🌷یکی از بچه‌ها را هم وادار کردند که حلبی زیر پایش را بکشد. تا حلبی از زیر پای پیرمرد کنار زده شد، سرباز بالای دیوار که طناب دستش بود، نتوانست خود را کنترل کند و روی زمین پرت شد. به همین دلیل، آن‌ها به بچه‌ها حمله کردند و تا می‌توانستند همه را کتک زدند. از بعد از ظهر آن روز تا فردا، که شروع کردند به تقسیم کردن اسرا به اردوگاه‌های مختلف انواع و اقسام شکنجه‌ها را روی آن‌ها پیاده کردند.

راوى: آزاده سرافراز محمد ذاکرى
📚 کتاب «حکایت زمستان»
منبع: خبرگزارى دفاع مقدس

#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
     @aflakiyankhaki
 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۳۳
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد