✅زندگی هایمان را پاک نگه داریم مثل #شهدا
📌دستخط معلم شهید #غلامرضا_رادمرد خطاب به آموزش و پرورش : احتراما به عرض می رساند : اینجانب غلامرضا رادمرد جهت شرکت در امتحانات راهنمایی و رانندگی ، دو روز در محل کارم نبوده ام خواهشمند است کسر حقوق فرمایید.
وصیت نامه موضوعی شهدای معلم وفرهنگی |
---|
توصیـه به معلمـان : شهید یوسف قویم : معلمان باید راه انبیاء را بروند و دانش آموزان بجای خواندن خط ، خط شناس بار بیایند . شهید غلامرضا رادمرد : فقط برای خدا کار کنید و … |
وصیت یک شهید معلم به دانشآموزان و معلمان- اخبار فرهنگی – … |
---|
مطالعه وصایای معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند. |
خانواده شهدا وایثارگران فرهنگی در فیروزکوه تجلیل شدند – … |
---|
به فرزندان شهدا وایثارگران فرهنگی روز معلم را تبریک گفت … روز معلم را بهانه ای برای بزرگداشت خاطره رادمرد بزرگ انقلاب اسلامی شهید مطهری و تقدیر از … معلمان طلایه داران پیشرفت و تعالی در هر کشور و جامعه ای هستند و همچون خورشیدی … حقوق اهدایی وی برای کمک به تامین اینترنت 200 دانش آموز در شرایط آموزش مجازی … |
شهدای معلم – فردوسیان : شهدای شهرستان فردوس ، شهدای بشرویه … |
---|
در وصف اخلاق نیکوی این شهید عزیز، همین بس که دانش آموزان و اولیای آنان علی رغم بُعد … به جنگ تحمیلی عملیات شهادت: کربلای۱ توصیه شهید رفیعی:مسولین به گفتار … و ای برادران ارجمند، شما که معلمان آینده ی نه چندان دور نونهالان انقلاب هستید به هوش … از دعای کمیل با صدای شهید غلامرضا رادمرد متن وصیت نامه معلم شهید غلامرضا رادمرد … |
وصیت یک شهید معلم به دانشآموزان و معلمان +عکس – پارسینه |
---|
مطالعه وصایای معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند. |
* #شهیدی که پیکرش به دستور صدام دو نیم شد!
سرلشکر خلبان «علی اقبالی دوگاهه» در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که #نیروی_هوایی_ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامههای بین المللی رفتار با اسرا، به فجیعترین و بیرحمانهترین وضع به شهادت رسید. بدستور صدام ملعون، دو ماشین جیپ از دو طرف با طنابهایی که به بدن این خلبان پر افتخار بسته بودند بدنش را دو نیم کردند. به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشی بیشرمانه برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت هولناک، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری میکرد و طی ۲۲ سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی موجود نبود.
#وصیت_شهید
در زندگی خدا را از یاد نبرید که سرآمد همه زشتی ها فراموشی از یاد اوست ، این را به یقین بدانید ، تا مهر و محبت خداوند در قلوب شما جای نگیرد ، آرام نخواهید شد ،
اگر چه تمام دنیا را به شما بدهند ، شما و همه عالم او را می جویند و ذر جستجو او هستند....
#شهیدمهدی_تراب_اقدامی
« اللهم عجل لولیک الفرج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦٦١
#شکنجه_وحشیانه_پیرمرد_٧٠_ساله!!
#افسران_بعثى_مست_بودند....
🌷وقتی ما را اسیر کردند، سوار اتوبوسهایی کردند و به سمت بغداد بردند. وقتی رسیدیم، دیدیم از جلوی اتوبوسها تا جلوی سلول الرشید، ۲۰۰ نفر از سربازان عراقی در دو طرف مسیر عبور ما با انواع چوب، کابل و ... ایستادهاند و ما باید از این تونل عبور میکردیم. در آن تونل وحشی که درست کرده بودند، طوری بچهها را میزدند که به عنوان مثال، وقتی کابل به صورت یکی از بچهها پیچید، چشمش بیرون آمد. خیلیها همان جا شهید شدند. خصوصا زخمیها، آنها بچهها را به قصد کشت میزدند، اگر یکی از آنها میافتاد، آن قدر او را میزدند تا شهید میشد.
🌷این تونل خیلی دردناک بود. با این وضع وارد بغداد شدیم و ما را داخل سلولهای تنگی که درون آن دچار خفگی شده بودیم، فرستادند. آنقدر جا تنگ بود که همه ایستاده بودند. سربازان عراقی به علت استفاده از مشروبات الکی، حالت عادیشان را از دست داده بودند، آمدند و یک پیرمرد بسیجی ۷۰ ساله را با خود بردند وسط محوطه و ریشهای را دانه دانه با دست کندند. یکی دیگر از اسرا را هم بردند بیرون و دور گردنش طنابی انداختند و زیر پایش حلبی گذاشتند. یک عراقی هم رفت بالای دیوار و سرطناب را گرفت تا او را دار بزنند.
🌷یکی از بچهها را هم وادار کردند که حلبی زیر پایش را بکشد. تا حلبی از زیر پای پیرمرد کنار زده شد، سرباز بالای دیوار که طناب دستش بود، نتوانست خود را کنترل کند و روی زمین پرت شد. به همین دلیل، آنها به بچهها حمله کردند و تا میتوانستند همه را کتک زدند. از بعد از ظهر آن روز تا فردا، که شروع کردند به تقسیم کردن اسرا به اردوگاههای مختلف انواع و اقسام شکنجهها را روی آنها پیاده کردند.
راوى: آزاده سرافراز محمد ذاکرى
📚 کتاب «حکایت زمستان»
منبع: خبرگزارى دفاع مقدس
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
@aflakiyankhaki
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦٦٢
#شکنجه_روحى_و_روانى_اسرا_با_کمبود_لباس!!
🌷لباسمان همان لباس عراقی بود. باید شسته میشد و البته یک دشداشه هم داشتیم و آن را اگر بدون زیرپوش یا شلوار بپوشیم چه قدر زشت است و اسرا مجبور بودند لباسها را بعد از شستن جایی پهن کنند تا خشک شود و با همان یک دشداشه گوشه اتاق مینشستند تا لباسها را بعد از شستن و خشک شدن بپوشند، چون حرکت بدون لباس برای ما قابل قبول نبود.
راوى: آزاده سرافراز على توحید از اردوگاه موصل
منبع: خبرگزارى دفاع مقدس
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
بلما همراه باشید
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦٥٩
#نماز_در_منطقه_ی_تهدید!!
🌷پس از پایان جنگ، با آقای دولتی در مأموریت خارج از مرز بودیم. موقع نماز شد. ایشان دستور توقف داد و به رغم خطرات فراوانی که در منطقه ما را تهدید می کرد، مشغول خواندن نماز شد. در حین نماز متوجه دگرگونی در حالت روحی او شدم.
🌷پس از نماز علت تغییر روحیه ی او را سؤال کردم. گفت: «در دوران جنگ، یکی از هم سنگرانم مجروح شده بود. قبل از شهادت سرش را روی زانوانم گذاشت و به نقطه ای خیره شد. کبوتری را دیدم که بی تابانه به سوی او پر کشید و دور سرش به پرواز در آمد. پس از دقایقی آن برادر بر روی زانوانم به آرامش ابدی فرو رفت و پرنده نیز بال زنان از ما دور شد. از آن زمان تاکنون هر وقت رفتن یاران و غربت خودم را به یاد می آورم، حضور آن کبوتر را بالای سر خود احساس می کنم.»
🌷آن زمان بود که یقین کردم مردان خدا کبوتران بهشتی اند که شهادت بال پرواز آن هاست.
🌹خاطره اى به یاد شهید معزز محمود دولتی مقدم
📚 ترمه نور، صفحه ١٦١
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🌹🌹🍃🕊️
✨ *#یاد_شهدا*
💎 _*سر جدا شده ی شهیدی که پنج دقیقه یا حسین میگفت ...*
🌴_*درجاده بصره_خرمشهر وقتی که شهید علی اکبر دهقان به شهادت رسید ،*
🕊️_*ایشون همان طورکه میدوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش جداشد ...*
🕊️_*در همان حال که تنش داشت میدوید سرش روی زمین می غلتید ...*
🕊️_*سر این شهید بزرگوار حدود پنج دقیقه فریاد یا حسین یا حسین سر میداد ... همه داشتند گریه میکردند ...*
🕊️_*چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش رو برداشتند نوشته بود:*
💔_*خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم* .
💔_*خدایا شنیده ام که سر امام حسین را از پشت بریده اند ؛ من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه* ...
💔_*خدایا شنیده ام سر امام حسین علیه السلام بالای نیزه قرآن خونده ؛ من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم ولی به امام حسین علیه السلام خیلی عشق دارم* ...
💔_*دوست دارم وقتی شهید میشم*
🕊️ *سر بریده ام به ذکر یا حسین یا حسین باشه* .
📗نقل از کتاب روایت مقدس ، ص۳٠٠🍃🕊️🌹.
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌹🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
#شهیدی_که_پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد
#محمـدجـواد توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسیـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه....
نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسین(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی رنـگ بشـه...
هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید...
بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده....
#طلبه_شهید
#شهیدمحمدجواد_روزی_طلب🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
با ما همراه باشید