دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 7 ثانیه
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
خواب عجیب برادر شهید طهرانی مقدم درمورد ظهور
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 7 ثانیه
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
خواب عجیب برادر شهید طهرانی مقدم درمورد ظهور
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
چندی پیش موسسه شهید غلامرضا رادمرد برای اطلاعیه های این موسسه وبلاگ به آدرس:
shahidradmard.blogfa.com
زده شده بود اما به دلایل پیش آمده این وبلاگ غیر رسمی و غیر فعال شده است . شما می توانید برای اطلاعات بیشتر به همین وبلاگ به آدرس shgholamrezaradmard.blog.ir موسسه شهید غلامرضا رادمرد مراجعه کنید .
پست الکترونیک:
shahidradmard@gmail.com
با تشکر از شما عزیزان
نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید .
ماجرای عجیب👇👇👇
دریافت
مدت زمان: 53 ثانیه
آیا ما حق خودمان را به شهدا ادا ٔ کردیم؟
شهدا شرمنده ایم
با شهدا
📌موسسه شهید غلامرضا رادمرد
🌷
#تفحص_شهدا
در منطقه عملیاتی «والفجر4» پیکر
شهیدی را پیدا کردیم که تمام بدنش اسکلت شده بود اما یکی از انگشتانش که در آن انگشتربود، کاملاً سالم مانده بود، وقتی خاکهای روى عقیق
انگشتر او را پاک کردیم، دیدیم روى آن نوشته شده بود
«حسین جانم»
یکی از اعضای گروه تفحص شهدا روایت کرده است: چندروزى مىشد اطراف منطقه کانىمانگا در غرب کشور کارمىکردیم و مشغول تفحص پیکر شهداى عملیات
«والفجر 4» بودیم.اواسط سال 71 بود. از دور متوجه پیکر شهیدى داخل یکى از سنگرها شدیم، سریع رفتیم جلو،
همان طور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهراً تیریا ترکش به او اصابت کرده و شهید شده بود.
خواستیم بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، بعد
از لحظاتی در کمال حیرت دیدیم انگشت وسط دست راست این شهید کاملا سالم مانده است؛ یعنی در حالی
که همه بدن او اسکلت شده بود این انگشت سالم وگوشتی مانده بود.
کمی که دقت کردیم دیدیم داخل این انگشت شهید
انگشتری است؛ همه بچهها دور پیکر شهید جمع شدند.
خاکهاى روى عقیق انگشتر را که پاک کردیم، صدای ناله
و فغان بچهها بلند شد؛ روى عقیق آن انگشتر حک شده
بود «حسین جانم».
شادی روح مطهر امام و شهدا صلوات🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
دیدار جمعی از مسئولین آموزش و پرورش با خانواده معلم شهید غلامرضا رادمرد
به مناسبت هفته دفاع مقدس
👆👆👆👆👆👆👆
خراسان جنوبی _شهرستان فردوس
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
یک بار وسط پرسش و پاسخ مسؤولا با شنیدن اذان ظهر، رو به جمع کرد وگفت:
🌷اگه خبر داده باشن برای مدت بیست دقیقه باید ارتباط تلفنی ضروری با مرکزی داشته باشم🌷
اجازه میدین همین جا صحبت رو متوقف کنیم و ادامه ش رو به بعد از تلفن موکول کنیم🌷
🌷حاضران که از پیشنهاد غیرمنتظره شهید رجایی غافل گیر و شگفت زده شده بودن🌷
گفتنن: اختیار دارید.❗️
بله قربان🌷
🍃
گفت:
🔻 هماکنون دستگاه بیسیم الهی🌷 (اذان) خبر از انجام فریضه ظهر داده👌
✅ ما فعلاً وظیفه داریم با اقامه نماز، این ارتباط رو برقرار کنیم💫
حاضرین تازه متوجه صدای اذان شدن که از دور به گوش میرسید.🌷
✨✨✨
بدون تکلف، لحظه ای بعد در برابر نگاه🌷 ناباورانه حضّار، با جمعی به نماز ایستاد و این تکلیف الهی رو سروقت انجام داد.
شهید_رجایی رئیس_جمهور🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد
منظر نظرات انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد در هورسا:
📌 صفحه رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد ما را در هورسا دنبال کنید. از امروز پیج ما فعال می شود.
مطالبی با محوریت شهدا 👋
آدرس ما در هورسا :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.hoorsa.com/shahidradmard
👇👆👇👆👇👆👇👆👇👆👇👆👇
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
𝓡𝓪𝓱𝓪:
📷 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
🔹مادر شهید شاهین باقری: شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هر لحظه منتظر بازگشتش بودم تا جایی که هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم.
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم. یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
🔹شاهین ۱۲ اسفند ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند، اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر شاهین رفتم تنها چند کیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳ کیلو داشت و آن روز هم ۳ کیلو از استخوانهایش را تحویلم دادند.
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
موسسه شهید غلامرضا رادمرد در
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••