موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد این وبلاگ جهت اطلاع رسانی موسسه می باشد .
🌸 در وصف شهدا ، مطالبی با محوریت شهدا و دوران دفاع مقدس🌸

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگینامه شهید» ثبت شده است

 

مرتضی بیشتر بابایی بود و به لحاظ کارش از پدرش راهنمایی می‌گرفت.
 در کل تودار بود و کار‌هایی که می‌دانست از لحاظ احساسی من را نارحت می‌کند به من نمی‌گفت. بیشتر اوقات به من زنگ می‌زد یا پیام می‌داد «مامان ناراحت نیستی»، «زیاد فکر نکن» به این صورت دائم به فکر سلامتی من بود. مرتضی خیلی بچه شوخ طبعی بود و همه را شاد نگه می‌داشت.
 در بیشتر مسافرت‌ها با من بود. الان دیگر سفر رفتن بدون مرتضی برایم معنا ندارد. همیشه می‌گفت: «چشم‌تان به دهان رهبر باشد. باید در مسیر ولایت باشیم تا به سعادت برسیم و از مسیر حق منحرف نشویم.»

#شهیدمرتضی_عبداللهی 
#یادش_باصلوات

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۶
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 


نماز خواندنش، نماز خواندنی متفاوت بود. نماز که می­ خواند اصلاً متوجه اطرافش نبود. بارها می­ شد که گمان می­ کردیم دارد برایمان فیلم بازی می­کند و سرِکارمان گذاشته است. با خودم گفتم باید ببینم این واقعاً دارد با این خضوع و خشوع نماز می ­خواند یا این­که فیلمش است و جزئی از شیطنت ­هایش و می­ خواهد سربه­ سرمان بگذارد.

وقتی شروع کرد به نماز، با یکی از دوستان رفتیم سراغش. دو نفری دوره­ اش کردیم و تا توانستیم روبرویش شکلک درآوردیم؛ اما انگار نه انگار. چهره ­اش اصلاً تغییر نکرد. حتی یک لبخند هم نزد. انگار اصلاً ما را نمی­دید. به کارمان ادامه دادیم و هر هنری داشتیم به­ کار بردیم. خندیدیم، شوخی کردیم، سر و صدا کردیم؛ شاید بتوانیم حواس حسین را متوجه خودمان کنیم، اما نشد که نشد. جلوتر رفتم و درحالی که نماز می­ خواند با دستم زدم به کمرش، اما عکس ­العملی نشان نداد. آب ریختم سرش، اما تکان هم نخورد. انگار تمامی حواس پنجگانه ­اش از کار افتاده بود. نه می­ دید، نه می ­شنید، نه بدنش حس داشت. برایم ثابت شد که این تو بمیری از آن توبمیری ها نیست. حسین فیلم بازی نمی ­کند؛ واقعاً دارد در دنیای دیگری قدم می­ زند و اشک­هایی که در قنوتش آرام آرام گل­های قالی را سیراب می­ کرد، بهترین دلیل بود بر این اتفاق.

🌷«شهید عبدالحسین خبری» در هشتم مرداد ماه 1361 در عملیات رمضان و در سن 16 سالگی به شهادت رسید و مزار منورش در کنار مزار یادبود برادر جاویدالاثرش «شهید عبدالحمید خبری» در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است

#شهیدعبدالحسین‌خبری🌷

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۱۸
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد