✅زندگی هایمان را پاک نگه داریم مثل #شهدا
📌دستخط معلم شهید #غلامرضا_رادمرد خطاب به آموزش و پرورش : احتراما به عرض می رساند : اینجانب غلامرضا رادمرد جهت شرکت در امتحانات راهنمایی و رانندگی ، دو روز در محل کارم نبوده ام خواهشمند است کسر حقوق فرمایید.
دبستان پسرانه ای که با نام شهید غلامرضا رادمرد مزین شده است. برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید👇
تلفن: 32753250
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دبستان دولتی پسرانه شهید غلامرضا رادمرد
استان: خراسان جنوبی
شهر: فردوس
نشانی: شهرستان فردوس، روستای باغستان علیا، کوچه زینبیه، تقاطع اول سمت چپ
کدپستی: 9773197868
🔴با ما همراه باشید🌸🌸
وصیت نامه موضوعی شهدای معلم وفرهنگی |
---|
توصیـه به معلمـان : شهید یوسف قویم : معلمان باید راه انبیاء را بروند و دانش آموزان بجای خواندن خط ، خط شناس بار بیایند . شهید غلامرضا رادمرد : فقط برای خدا کار کنید و … |
وصیت یک شهید معلم به دانشآموزان و معلمان- اخبار فرهنگی – … |
---|
مطالعه وصایای معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند. |
خانواده شهدا وایثارگران فرهنگی در فیروزکوه تجلیل شدند – … |
---|
به فرزندان شهدا وایثارگران فرهنگی روز معلم را تبریک گفت … روز معلم را بهانه ای برای بزرگداشت خاطره رادمرد بزرگ انقلاب اسلامی شهید مطهری و تقدیر از … معلمان طلایه داران پیشرفت و تعالی در هر کشور و جامعه ای هستند و همچون خورشیدی … حقوق اهدایی وی برای کمک به تامین اینترنت 200 دانش آموز در شرایط آموزش مجازی … |
شهدای معلم – فردوسیان : شهدای شهرستان فردوس ، شهدای بشرویه … |
---|
در وصف اخلاق نیکوی این شهید عزیز، همین بس که دانش آموزان و اولیای آنان علی رغم بُعد … به جنگ تحمیلی عملیات شهادت: کربلای۱ توصیه شهید رفیعی:مسولین به گفتار … و ای برادران ارجمند، شما که معلمان آینده ی نه چندان دور نونهالان انقلاب هستید به هوش … از دعای کمیل با صدای شهید غلامرضا رادمرد متن وصیت نامه معلم شهید غلامرضا رادمرد … |
وصیت یک شهید معلم به دانشآموزان و معلمان +عکس – پارسینه |
---|
مطالعه وصایای معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند. |
نامه شهید غلامرضا رادمرد به یکی از دوستانش که گفته بود :
🌸🌸🌸🌸🌸
من که دل خوشی برای ماندن در این دنیا ندارم زیرا که مرگ حق است و تمام افراد مرگ را خواهند چشید. به گفته شهید صبوری این بزرگترین نعمتی است که خداوند به ما ارزانی داشته که کشته اش شهید در راه خدا باشد.🌹
روزی این درهای بهشت بر روی ما بسته می شود و این نعمت جنگ را باید شکر کرد خداوندا مرا به شهید صبوری ها ، میررضوی ها، جوادی ها ، نیکودل ها ملحق کن به خدا دلم برایشان تنگ شده است .
صفحه رسمی ما👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 2 ثانیه
✨🌼✨
✍یک جوان خدمت امام جواد (ع)
رسید و عرض کرد :
حالم خوب نیست.
از مردم خسته شده ام ،
تهمت ، غیبت و...
چه کنم ؟ بریده ام.
نفسم در این بلاد بالا نمی آید.
امام جواد (ع) فرمود :
به سمت حسین(ع) فرار کن.
📚شعشعه الحسینیه ج۱ ص۵۰
💠: موسسه شهید غلامرضا رادمرد
گروه فرهنگی وداع
🌹🌺یاباب الحوائج🌺🌹:
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦٦٢
#شکنجه_روحى_و_روانى_اسرا_با_کمبود_لباس!!
🌷لباسمان همان لباس عراقی بود. باید شسته میشد و البته یک دشداشه هم داشتیم و آن را اگر بدون زیرپوش یا شلوار بپوشیم چه قدر زشت است و اسرا مجبور بودند لباسها را بعد از شستن جایی پهن کنند تا خشک شود و با همان یک دشداشه گوشه اتاق مینشستند تا لباسها را بعد از شستن و خشک شدن بپوشند، چون حرکت بدون لباس برای ما قابل قبول نبود.
راوى: آزاده سرافراز على توحید از اردوگاه موصل
منبع: خبرگزارى دفاع مقدس
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
بلما همراه باشید
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
حجت الاسلام انجوی نژاد:یه جوونی اومد کنارم نشست و گفت: حاج آقا یه خاطره برات تعریف کنم؟ گفتم: بفرمایید...عکس یه جوون بهم نشون داد و گفت: اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محله ما مکانیکی می کرد و چون کر و لال بود، خیلی ها مسخره اش می کردند.یه روز با عبدالمطلب رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش غلامرضا اکبری. عبدالمطلب سر قبرش نشست و بعد با زبون کر و لالی خودش با ما حرف میزد ، ما هم میگفتیم چی میگی بابا؟؟ محلش نذاشتیم. هرچی سرو صدا کرد هیچکس محلش نذاشت.وقتی دید ما نمیفهمیم کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ؛ شهید عبدالمطلب اکبری. ما تا این کارش رو دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردن!وقتی دید مسخره اش می کنیم و بهش می خندیم، بنده خدا هیچی نگفت! فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهاش رو پاک کرد. بعد سرش رو انداخت پائین و آروم از کنارمون پاشد و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردند!جالب اینجا بود که دقیقا همونجایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخرش کردیم!!! وصیت نامه اش خیلی سوزناک بود نوشته بود : ” بسم الله الرحمن الرحیم ” یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدند،یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند.یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند،یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.اما مردم،حالا که من رفتم بدونید، هر روز با آقام امام زمان(عج) حرف میزدم . آقا گفت: تو شهید میشی.جای قبرم رو هم بهم نشون داد.این را هم گفتم ولی مسخره ام کردید.