موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد

وبلاگ رسمی موسسه فرهنگی شهید غلامرضا رادمرد این وبلاگ جهت اطلاع رسانی موسسه می باشد .
🌸 در وصف شهدا ، مطالبی با محوریت شهدا و دوران دفاع مقدس🌸

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه

۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیان» ثبت شده است

 

💚•.¸.•💖•.¸.•🔶️💚🔶️•.¸.•
     
     🌠🌛موسسه شهید غلامرضا رادمرد🌜🌠         

                           

                          🌷🍀امام زمان (عج) فرمودند🍀🌷

🔶درهاى سئوال از چیزهایى را که براى شما مفید نیست ببندید و خود را در مورد دانستن چیزهاى غیرلازم به زحمت نیندازید، و درمورد تعجیل فرج زیاد دعا کنید زیرا که موجب فرج خواهدشد.بحارالانوار 53: 181

                                  🌷🍂🌿🌷🍂🌿🌷🍂🌿🌷🍂
       
                           💖اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ 💖    

🔶🔹بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔹ْ🔶

اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ✨

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ✨

الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی✨

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ✨

وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح✨

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی✨

فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ✨

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ✨

السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین✨َ 

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ✨✅

🍀🌷💦🍀🌷💦

                         🔷🔸برای سلامتی حضرت🔸🔷


"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"🌹🌹🌹

                                 💟 اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ 💟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۳۱
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

💠وقتی دلت 💔تنگ میشه ...
وقتی حسی شبیه #تنهایی دست به گلوت میذاره ...
#وقتی حال دلت 🌧بارونیه ...

♨️بغض💔 داری اما فرو میخوریش 
گوشی رو دست #میگیری یهو باز میکنی 
میبینی برات نشونه فرستاده تا بگه 
کنارتم غصه چرا ...

💠میگه مگه شده تا #حالا تنهات بذاریم 
بعد میبینی اسم آیدی کسی که برات #ارسال کرده تا بذاری کانال عین حال دل💓 تو " دلتنگ #شهداست" ...

♨️دلت میخواد بری زیر #سقف آسمون 
باصدای بلند زار بزنی😭 #دلتنگیاتو تا شاید #دستشو برداره این بغض سنگین از روی گلوت ... 

💠تو همیشه کنار منی #داداشم 
همیشه میرسونی خودت رو 
که بگی #یادت هستم ...
که بگی اگر تو نمیتونی بیای دیدنم
خب یه بارم من میام #اشکالی نداره ...

♨️چه خوبه که شب 🌙جمعه 
پیش "ارباب(ع)" یاد ما بودی ... 
حتی این بار که ننوشته 📝بودم برات 
شب جمعه #شهدا رایاد کنید تا ... 😭

#شهید‌_محمد‌_حسین‌_حدادیان🕊 
#کپی‌_با‌_ذکر_صلوات📿

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۵۲
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 درد من عشق است و درمانم حسین
دین من عشق است و ایمانم حسین
با الفبای جنون بر دفترم
می نویسم عشق میخوانم حسین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۴۱
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

♥️شهید حاج حسین خرازی :

اگر برای خدا 
جنگ میکنید؛ احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش دهید. گزارش را نگه دارید برای...👆


🕊🇮🇷📖🌷


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۲۹
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

سرلشگر حسین لشگری (زاده ٢٠ اسفند ۱۳۳۱ در ضیا آباد - درگذشته ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در تهران )، خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود، و در طول جنگ ایران و عراق تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. او دارای لقب «سید الاسرای ایران» بود.[۱] با موافقت فرمانده کل قوا در تاریخ ۲۷ بهمن ١٣٧٨ درجهٔ نظامی وی به سرلشگری ارتقاء یافت.[۲]

با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام ۱۲ مأموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق، به اسارت درآمد.دولت عراق مدعی بود هواپیمای وی ۱۹ شهریور ۵۹ و قبل از حمله عراق به خاک ایران ساقط شده است.لذا وی را بعنوان سند برجسته ای که نشانگر آغاز جنگ توسط ایران بود حتی پس از قطعنامه نگه داشتسرلشگر حسین لشگری در بامداد روز دوشنبه ١٩ مرداد ١٣٨٨ در بیمارستان لاله تهران درگذشت. در پی مرگ او محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی درگذشت او را تسلیت گفتند.[۳][۴] پیکر او پیش از ظهر چهارشنبه ۲۱ مرداد در ستاد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مراسمی تشییع شد.[۵]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۲۷
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 حجت الاسلام انجوی نژاد:یه جوونی اومد کنارم نشست و گفت: حاج آقا یه خاطره برات تعریف کنم؟ گفتم: بفرمایید...عکس یه جوون بهم نشون داد و گفت: اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محله ما مکانیکی می کرد و چون کر و لال بود، خیلی ها مسخره اش می کردند.یه روز با عبدالمطلب رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش غلامرضا اکبری. عبدالمطلب سر قبرش نشست و بعد با زبون کر و لالی خودش با ما حرف میزد ، ما هم میگفتیم چی میگی بابا؟؟ محلش نذاشتیم. هرچی سرو صدا کرد هیچکس محلش نذاشت.وقتی دید ما نمیفهمیم کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ؛ شهید عبدالمطلب اکبری. ما تا این کارش رو دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردن!وقتی دید مسخره اش می کنیم و بهش می خندیم، بنده خدا هیچی نگفت! فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌اش رو پاک کرد. بعد سرش رو انداخت پائین و آروم از کنارمون پاشد و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردند!جالب اینجا بود که دقیقا همونجایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخرش کردیم!!! وصیت نامه اش خیلی سوزناک بود نوشته بود : ” بسم الله الرحمن الرحیم ” یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدند،یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند.یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند،یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.اما مردم،حالا که من رفتم بدونید، هر روز با آقام امام زمان(عج) حرف می‌زدم . آقا گفت: تو شهید میشی.جای قبرم رو هم بهم نشون داد.این را هم گفتم  ولی مسخره ام کردید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۱۴
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

#وصیت_نامه_شهید_رسول_پور_مراد🌷🕊


#حرف_های_عمومی🌹🍃

-خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم، چون خودم بیشتر از همه به آن نیازمندم فقط چند یادآوری:
۱- نماز که انسان را از فحشا و منکر دور می کند 
۲- روزه که سپر آتش جهنم است  
۳- یادآوری مرگ 
 ۴- جهاد با نفس 
 ۵- ولایت مداری و گوش به فرمان رهبر بودن  
۶- دعا برای سلامتی و فرج آقا 
 ۷- طلب شهادت و…
راجع به محل دفن هم دوست دارم کنار مزار مادر عزیزم باشد و اگر نشد کنار مزار شهدا و اگر بازهم نشد هر طور که بزرگان صلاح دانستن عمل کنند.
در پایان می خواهم از برادر دلسوز و مهربانم آقا ابوالفضل تشکر کنم که در همه ی مراحل زندگی پشتیبان و راهنمای من بوده و من خود را مدیون او می دانم؛ برایش آرزوی سلامتی دارم.
خدایا چنان کن سرانجام کار 
   تو خشنود باشی و ما رستگار
شعر پیشنهادی برای سنگ مزارم:
با همین سوز که دارم بنویسید حسین      
      هر که پرسید زِ یارم بنویسید حسین
هر که پرسید چه داری مگر از دار جهان 
        همه دار و ندارم بنویسید حسین
خانه آخرتم هست قدمگاه حبیب        
          سر در قبر مزارم بنویسید حسین
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته 

۱۳۳۷/۱۲/۱۳    _   ۱۳۹۴/۰۷/۰۵
  ساعت ۱:۱۵بامداد

هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐

🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۲
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

🌸         فقط اخلاص       🌸

خداوند از مومن
ادایِ تکلیف را می خواهد،
نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را...
فقط #اخلاص
و با دیدِ تکلیفی
به وظیفه توجه کردن!
#شهید_مهدی_باکری
#شهیدحسین خرازی
#شهیدهمت
#شهیداحمدکاظمی
#شهید_قاسم سلیمانی
یادشان گرامی وراهشان پر رهرو 

#الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۰
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

 روزهفتم مهر ١٣۶٠من و تعدادی ازفرماندهان 👮راهی تهران شدیم تاگزارش📝 عملکردنیروهاروبه حضرت امام(ره)بدیم ولی درمیانه ی راه هواپیمای✈️ پروازسی_١٣٠نیروی هوایی ارتش سقوط کرد😔ومنو دوستام آسمونی شدیم🌷 

 

موسسه شهید غلامرضا رادمرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۵۶
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد

 

مرتضی بیشتر بابایی بود و به لحاظ کارش از پدرش راهنمایی می‌گرفت.
 در کل تودار بود و کار‌هایی که می‌دانست از لحاظ احساسی من را نارحت می‌کند به من نمی‌گفت. بیشتر اوقات به من زنگ می‌زد یا پیام می‌داد «مامان ناراحت نیستی»، «زیاد فکر نکن» به این صورت دائم به فکر سلامتی من بود. مرتضی خیلی بچه شوخ طبعی بود و همه را شاد نگه می‌داشت.
 در بیشتر مسافرت‌ها با من بود. الان دیگر سفر رفتن بدون مرتضی برایم معنا ندارد. همیشه می‌گفت: «چشم‌تان به دهان رهبر باشد. باید در مسیر ولایت باشیم تا به سعادت برسیم و از مسیر حق منحرف نشویم.»

#شهیدمرتضی_عبداللهی 
#یادش_باصلوات

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۶
گروه فرهنگی هنری موسسه شهید غلامرضا رادمرد